هم سلولی...
جفتک عجیبی دارند چهار ستون بدنشان رقص های اواره است روی شانه های خسته چه بارویی می روند..انگار هفت جدشان وارث ..انسان است میتازند. و .می تازند می برند...و می اورند زخم می زنند و..درمان نمی کنند چه سکوتی نشخوار میکند ...ادمی که فقط چهار دیواریه اتاقش را دیده و هم بازیه تنهایی اش..عروسک های زیبایش بوده اند خشک و ترش را میسوزانند این بیرون هوای ...باغ وحش دارد...و باغش وحش جای وحوش است اینجا ادم زندگی میکند
نظرات شما عزیزان:
❥.FAR.❤.HAN.❥ + یک شنبه 17 مهر 1394
/ 12:44 /